نظامیان غربې در افغانستان دچار سردرگمی شده است
رحمت اله روان رحمت اله روان

دراین اواخر رسانه های معتبرجهانی نظریات یک تعداد نظا میان انګلیسی در رابطه به چګونګی وضع جاری افغانستان به نشر سپرده اند که بیا نګر پیچیده ګی وضیعت امنیتی در افغانستان میبا شد،درعین زمان وبیانګر یک سلسله واقیعت ها دو مورد اشتباهات امریکا ومتحدین انها  که در افغانستان رخ داده است به صراحت اظهار کرده است ،یکی ازافسران استخباراتی بریتانیا بنام تورن میلر در روزنامه تیلیګراف درمورد وضعیت ولایت هلمند طور زیل ابراز دطر نموده است

این افسر نظامی حضور نظامی بریتانیا را در ولایت هلمند افغانستان به یک مصیبت و بدبختی رو به افزایش که از تنیدگی و ساده گی رقت بار دولت سرچشمه می گیرد، مشابه دانست.

تورن میلر در یکی از نشریه های رسمی وزارت دفاع بریتانیا نوشته است: "بیائید که خود را مسخره نکنیم. تا الحال عملیات هیریک (اسم خاص برای عملیات نظامی بریتانیا در افغانستان) همه با شکست مواجه و ناکام بوده اند".

او ادعا می کند که ملیون ها پوند مالیات دهنده گان بریتانوی بالای جنگی به هدر رفته اند که نه بازسازی واقعی را، نه دولتی را و نه امنیتی را توانسته است بمیان آورد.

به گفتۀ تورن میلر که در قطعات استخباراتی و وزارت دفاع خدمت نموده است، سیاست "پیروزی بر قلب ها و مغزها" را نه تنها ناکام دانسته بلکه حضور بریتانیا در افغانستان اثر معکوس نموده است.

اما یکی از انتقادهای شدید تورن میلر در بارۀ سیاست ضد مواد مخدرۀ بریتانیا در افغانستان می باشد. او می نویسد: "سیاست بریتانیا پیرامون کشت و زرع خشخاش به یک فاجعۀ رو به افزایش مبدل شده است. بزرگترین دستآورد حضور بریتانیا در هلمند اینست که این ولایت را به مرکز افیون جهان مبدل ساخته است. این مرحلۀ مهم فقط دوسال بعداز مداخلۀ بریتانیا روی داد."

اتهامات و انتقادات تورن میلر را در بارۀ ستراتیژی افغانی بریتانیا پیرامون افغانستان می توان در حالی درک نمود و دریافت که یک روز بعداز این حملات انتقادی، وزارت دفاع از کشته شدن یک سرباز بریتانوی از اثر انفجار در هلمند خبر داد.

مرگ این سرباز که عضو پاسداران ولز (ایالت انگلستان) بود، تعداد قربانیان بریتانوی را از سال 2001 تا حال حاضر به 169 تن در افغانستان رساند.

تورن میلر خاطر نشان ساخت که دولت بریتانیا در سال 2006 گویا در خواب قدم برداشت و به هلمند بدون کدام برنامۀ مجهز بازسازی، بدون منابع و ابتکار که باعث آبادانی ملی و ایجاد کار و مشغولیت شود، و وخیم تراز همه بدون میل و آرزو در مبارزه با شورشها و قیامها داخل شد."

او اضافه نمود: "و بقای حضور بریتانیا تاکنون هم از اثر سرسختی و شهامت سربازان معمولی می باشد که توانسته اند حد اقل عزت بریتانیا را حفظ نمایند."

تورن میلر در مغایرت و تناقض کامل با نظریۀ مقامات وزارت دفاع و دولت بریتانیا، اعلام نمود که ستراتیژی بریتانیا – پیروزی بر قلب ها و مغزهای – مردم افغانستان در هلمند کاملا" ناکام و عقیم مانده است.

در مقابل او خاطر نشان ساخت که عکس قضیه صورت گرفته است، ارقام همه پرسی نشان می دهند که 23 در صد نفوس مناطق جنوب غرب افغانستان از گروه های مقاومت ملی حمایت و پشتیبانی می نمایند، این رقم به مقایسۀ سال 2008 سه برابر افزایش یافته است.

او می نویسد: "یکسال قبل (2008) فقط 81 درصد عقیده داشتند که گروه های مقاومت ملی از حمایت قابل ملاحظۀ در منطقه برخوردار نیستند، در حالیکه فعلا" فقط 52 در صد به این نظر اند. در حال حاضر فقط 45 در صد از اشتراک کننده گان افغانی در همه پرسی از حضور ناتو در جنوب غرب افغانستان حمایت می نمایند در حالیکه این رقم در سال گذشته 83 در صد بود. یکی از اظهارات افغانها که اکثرا" تکرار می شود مبنی بر اینکه آنها خواهان برگشت دوبارۀ گروه های مقاومت ملی نیستند، روز تا روز تحت سوال می رود".

او ادامه داد: "یکی از ارقام افتضاح آمیز حضور بریتانیا در هلمند اینست که طی سال قبل فقط 57 داکتر در ولایت هلمند وجود داشتند. آراء مثبت مردم عام 20 در صد کاهش یافته اند که این خود رقم طعنه آمیزی قابل ملاحظۀ برای کسانی می باشد که هدف و مقصد شان، آوردن توسعه و پیشرفت در زنده گی افغانها می باشد".

تورن میلر که در افغانستان خدمت نموده است، از ادارۀ بین المللی توسعه نیز انتقاد شدید نمود. او گفت که این اداره ملیون ها پوند پرداخت کننده گان مالیات را به کشوری و دولتی می فرستد که فساد اداری، بی کفایتی، عدم صلاحیت و نارسایی به بیماری ساری در آنجا مبدل شده است."

تورن میلر همچنان از افسران ارشد نیز انتقاد نمود و ستراتیژی آنها را – تسویه و پاکسازی، نگهداری و پاسداری، اعمار و بازسازی – را به تقلید مسخره آمیز توجیه کرد".

او اضافه نمود: "ما واقعا" فقط اطراف پایگاه های نظامی را تسویه و پاکسازی می کنیم، ما فقط از زیست گاه های عمده نگاه داری می نمائیم و از اعمار و بازسازی هم هیچ خبری نیست.. فعلا" دفاع خودی، به یکی از تاکتیک های اصلی و عمده در افغانستان مبدل شده است که این دفاع با حملات هوایی تقویت می شود. در حال حاضر با درنظرداشت اینکه ارتش مجهز با وسایل ثقیله و نقلیه بوده و هر نظامی چنان غرق در اسلحه می باشد که گویا با قهرمان های قرون وسطی روبرو هستی، اما باز هم مشی و شیوه های تمرینات نظامی فقط در کورس های نظامی باقیمانده و در عمل به یک افسانه می ماند. بعضی اوقات حتی برای هفته ها کوچکترین عملیات نظامی صورت نمی گیرد و اگر هم دست به عملیات می زنند، فقط در شعاع چند کیلومتری در اطراف پایگاه نظامی. علت این مسئله آشکار است – ترس و هراس از تلفات نظامیان. گروه های مقاومت ملی هیچگاه ناگزیر، تحذیر و یا به خطر مواجه نمی شوند. آنها فقط متفرق می شوند، زیرا آنها می دانند که قطعات بریتانوی توان ادامه دادن به فشار بالای آنها را ندارند، نظامیان بریتانوی بعداز دست زدن به عملیات کوچک و متفرق ساختن گروه های مقاومت ملی، دوباره به پایگاه شان بر میگردند".

تورن میلر در پایان بیانات اش می نویسد: "نظامیان بریتانوی باید معتقد شوند که آنها می توانند در این جنگ یکبار دیگر برنده شوند".

او اضافه می کند: "سیاستمداران باید از مبارزات نظامی بیرون رانده شوند. هدف رفتن به جنگ این نیست که فقط جهت جلوگیری از تلفات و چاپلوسی برای مطبوعات، موجبات دردسرهای اجرایی و اداری را فراهم ساخت. جنگ ها به قیمت جان ها و زنده گی ها تمام می شوند و بهتر این خواهد بود تا مطبوعات نیز با این مسئله عادت نمایند. مردم بریتانیا این مسئله را بهتر درک می نمایند. ما نیاز داریم تا در جنگ برنده شویم نه اینکه فقط از آن خارج شویم. پاتریک میرسر – یکی از نماینده گان محافظه کار درپارلمان از نیوارک و فرمانده اسبق پیاده نظام می گوید: "این باعث تهیه موجبات تنبیه و انتقاد از حکومت حزب کارگر می شود."

معاونین و جانشینان وزرای دفاع و امورخارجه سعی و تقلا دارند تا جنگ و عملیات نظامی در افغانستان را بی خطر و بدون خونریزی بنمایانند، در حالیکه این چنین نیست. این فقط یاوه گویی و مزخرفات است.

تا زمانیکه دولت ما جنگ در افغانستان را تمویل می نماید، ستراتیژی ما ناکام خواهد بود

یک دیپلومات ارشد انگلیسی بر این باور است که کشورهای غربی در افغانستان دچار سردرگمی هستند و نمی دانند که با جنگ و بحران موجود در کشور چه گونه برخورد کنند.
به اساس گزارش به نقل از رویترز هند، «پدی اشداون» گفته که تمامی نیروهای خارجی در افغانستان در حال باخت هستند و دلیلش این است که رهبران آن ها نمی دانند که چه گونه با جنگ کنار بیایند.
پدی اشداون، نماینده سابق انگلیس برای رسیده گی به امور بوسنی گفت: «بله ما در حال از دست دادن جنگ در افغانستان هستیم
این دیپلومات ارشد انگلیس افزود: ما در مسیر باخت قرار داریم و به دلیل این که سیاست مداران نمی خواهند اقدامات خود را در کنار هم قرار داده و با هم تشریک مساعی داشته باشد، جوانان ما در افغانستان می میرند.
وی با اشاره به سیاست انتزاعی کشورها در افغانستان خاطر نشان کرد: از نظر بریتانیا ولایت هلمند بزرگ ترین مسئله در افغانستان است و این درحالی است که هالندی ها بر ارزگان تمرکز دارند، کانادایی ها قندهار و آلمانی ها بخش های شمالی و آمریکایی ها هم دیگر جاها را مشکل می دانند.
وی در ادامه می گوید: هرکسی در مسیر متفاوتی حرکت می کند و این بدترین تهدید در افغانستان است.
نیروهای خارجی حاضر در افغانستان همان گونه که این دیپلومات انگلیسی اظهار داشته، هریک به ساز خویش افغان ها را می رقصانند و هرکدام با برنامه ها و استراتژی های خاص خویش در فکر چاره جویی برای حل بحران افغانستان هستند.
از بزرگ ترین مشکلات نیروهای خارجی در افغانستان هم همین عدم هماهنگی این کشورها با یک دیگر می باشد، هر کشور یک ولایت را به خود اختصاص داده و کاری به سایر ولایات ندارد..
این عدم هماهنگی بین نیروهای خارجی باعث افزایش مشکلات افغان ها نیز گردیده، کشتار غیرنظامیان، تلاشی بی مورد خانه های مردم، دستگیری اتباع افغان و زندانی نمودن و محاکمه این افراد مطابق قوانین خود این کشورها از جمله این مشکلاتی است که زائیده عدم هماهنگی میان نیروهای خارجی ګردیده است.

همچنان یکی از قومندانان نيروهاي آمريكايي اذعان كرد كه طالبان به مواضع خود در افغانستان بازگشته است.
جنرال مايكل فلين، رئيس اطلاعات نيروهاي چندمليتي در افغانستان در حين بازديد از مناطق شمالي كشور به خبرگزاري فرانسه اظهار داشت: به شورشيان طالبان فرصت كافي داده شد تا نيروهاي شان را بازسازي كنند و به مواضعي بازگردند كه پيش از حملات 11 سپتمبر به آمريكا كنترول آن را در اختيار داشتند.
وي اذعان داشت كه شبه نظاميان طالبان در بسياري از مناطقي كه پيش از حملات 11 سپتمبر بر آن سيطره داشتند، فعاليت مي‌كنند.
فلين خاطرنشان كرد: شبه نظاميان به ويژه به مواضع‌شان در مناطق جنوب شرقي و بخش‌هايي از شمال بازگشته‌اند. تمامي اين مناطق جزو مناطقي بود كه عناصر طالبان پيش از جنگ آ‌مريكا عليه افغانستان در آن حضور داشتند.
اين فرمانده آمريكايي تاكيد كرد: ورود اين شبه نظاميان به پايگاه‌هاي جديد به دليل روابط خانواده گي آن هاست، اما اين بدان معنا نيست كه ساكنان اين مناطق خواهان بازگشت حكومت طالبان هستند.
وي افزود: آن چه كه به بازگشت طالبان به اين مناطق كمك كرده است، نبود آماده گي كافي نيروهاي پوليس و اردوی افغانستان است.
فلين ادامه داد: در حالي كه مردم افغاني نياز به حمايت بيش تر دارند، سطح آماده گي و توان مندي اين نيروها پيش رفتي نداشته است.
مسئله طالبان در افغانستان تقریبا تبدیل به یک بازی سیاسی شده است که کشورهای بزرگ دنیا چون آمریکا و انگلیس طی سالهای حضورشان در کشور سعی داشتهاند با استفاده از نام طالبان و ناآرامیهایی که این گروه ایجاد میکند، حضور طولانیمدت خویش در منطقه را تضمین نمایند و در این راه از عملکرد، راه و روش و حتی استراتژی اشتباه که به ضرر افغانها بوده نیز سود جستند و به طالبان، قدرت مجدد بخشیدند.
با گذشت 8 سال از براندازي حكومت طالبان، اخيرا حملات گروه طالبان و قدرت آ‌ن ها به حدي افزايش يافته كه اين مساله واشنگتن را به يافتن راه كاري جديد براي تعامل با خشونت‌هاي روبه‌ شد در اين منطقه واداشته است.
کشورهای خارجی برخلاف تعهداتی که در چندین کنفرانس جهانی از «بن» گرفته تا «شانگهای» و ... برای تامین امنیت افغان ها داده بودند، عمل کردند و بیش تر به دنبال اهداف استراتژیک خویش در منطقه در حرکت بودند و در این راه بارها با انجام عملیات های اشتباه، نه تنها جان غیرنظامیان افغان را گرفتند که در عرصههایی چون بازسازی، انکشاف اقتصادی، کاریابی، فقرزدایی و... نیز کار چندانی انجام نداده اند.
تمام این ضعف عمل کرد نیروهای خارجی باعث شد که مردم زیادی در اثر نارضایتی از نیروهای خارجی در کنار طالبان قرار بگیرند، حال نیز بسیاری از افرادی که به طالبان پیوسته اند، کسانی هستند که از شیوه، طرز فکر و عمل کرد نیروهای خارجی در افغانستان به ستوه آمده اند، بی کار هستند، از فقر رنج می برند و صرف برای امرار معاش خانواده خویش به این گروه افراط گرا پیوسته اند.
در حال حاضر بیش از نیمی از بدنه طالبان را همین افراد رنج دیده افغان تشکیل داده اند که به دلیل همین نارضایتی از عمل کرد خارجی ها و این که این به اصطلاح حامیان بازسازی و تامین امنیت افغانستان نتوانسته اند به مردم در جهت بهبود وضعیت زنده گی شان و از آن هم مهم تر در جهت تامین امنیت شان کمک نمایند، ناخود آگاه به قدرت گیری روزافزون طالبان کمک نموده اند.
جامعه جهانی که در ظاهر به دنبال بازسازی و تامین امنیت افغانستان بود، نه تنها نتوانست انتظارات مردم در عرصه هایی چون تامین امنیت، بازسازی، کاریابی، فقرزدایی، معیشت، بهبود شرایط اجتماعی، مواد مخدر، بهبود وضعیت اقتصادی مردم و ... را برآورده سازد که خود دلیلی شد بر افزایش این مشکلات.
به عنوان مثال وضعیت امنیتی افغانستان حالا پس از 7 سال از حضور نیروهای خارجی در کشور، تفاوت های کاملا چشم گیری با وضعیت 7 سال پیش داشته و نسبت به آن سال ها واقعا در شرایطی بحرانی قرار گرفته است. طالبان با اشتباهات فاحشی که نیروهای خارجی در نحوه عملیات های خویش داشتند که در برابر یک یا 10 طالب، غیرنظامیان زیادی را نیز قربانی نموده اند، روز به روز قدرت افزون تری کسب نمودند.
از سوی دیگر بارها بسیاری از مقامات بلندپایه غرب اعتراف نموده اند که طالبان در واقع گروهی است که توسط خود این کشورها ایجاد شده است که از نمونه این افراد می توان به هیلاری کلینتون اشاره کرد.
البته مد ت ها قبل از این «بی نظیر بوتو» صدراعظم اسبق پاکستان نیز اعلام کرده بود که طرح اصلی ایجاد گروه طالبان از سوی انگلیس ریخته شد، آمریکا به آموزش طالبان پرداخت، عربستان سعودی کمک های مالی زیادی به این گروه اعطا نمود و پاکستان نیز سرزمین خویش را در اختیار گروه طالبان قرار داد.
تمام این گفته ها بدین معنا است که کشورهای بزرگ دنیا با هدف ناآرام نگه داشتن اوضاع افغانستان که در نهایت به هدف بزرگ آنان که حضور طولانی مدت در منطقه بود به ایجاد این گروه پرداختند، در خلال 5 سال، قدرت کشور را به آن ها واگذار نمودند، خودشان طالبان را راندند و خود نیز به قدرت گیری مجدد طالبان کمک کردند، پس افغانستان ماند و چندین قدرت بزرگ جهانی که تمام آمال و آرزوهای خویش را در بی ثباتی افغانستان جست وجو می کنند.
تمام این حوادث چندسال اخیر به خوبی نشان می دهد که نیروهای خارجی در جهت حضور خویش در منطقه طوری عمل کردند که طالبان روز به روز قدرت بیش تری پیدا کنند و مشکلات زیادتری برای افغان ها به وجود آورند تا آمریکا و متحدانش توجیهی برای حضور در منطقه داشته باشند.
نيویارك تايمز نوشت: اخبار منتشر شده از خشونت هاي روز افزون در افغانستان وحشتناك است. در اخرین هفته ماه جون، بيش از 400 حمله (كه تاكنون از زمان حمله آمريكا به افغانستان در سال 2001 سابقه نداشته) انجام شده است. برخي كارشناسان معتقدند كه رئيس جمهور آمريكا ضمن پيش بيني افزايش خشونت ها در افغانستان، دستور اعزام نيروهاي مازاد به كشور را صادر كرده است،که اغاز عملیات تحت نام خنجر درمربوطات ولایت هلمند وتحکیم قدرت دولتی در ۵ ولسوالی ان ولا یت میبا شد که تااکنون تحت کنترول دولت قرار نه دارد

روزنامه تايمز در تحليل وضعيت افغانستان  از تداوم تنش ها در كشور تا زماني كه نيروهاي امريكايي حضور دارند، خبر داد.

روزنامه تايمز چاپ لندن در تحليل اوضاع افغانستان نوشته است: پيروزي انگليس و امريکا در افغانستان غير ممکن است زيرا اشغال كابل از ابتدا اشتباه بود.
در حالي که امريکا و انگليس عمليات هاي شديدي را عليه طالبان در افغانستان آغاز کرده اند، اين روزنامه انگليسي نوشت: تا زمانيکه واشنگتن در كابل نيرو دارد، ثبات در آنجا برقرار نخواهد شد.
اين روزنامه افزود: حتي با پذيرش اينکه امريکا با افزايش نيروهايش به 80 هزار عسکر بتواند شهرهاي افغانستان را پاکسازي کند، هيچ اقتدار سياسي در دولت افغانستان وجود ندارد تا بتواند جاي آن را بگيرد و اين به دليل وجود امريکايي ها در کشور است .پاي


July 6th, 2009


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
گزیده مقالات